فرستنده پیام و نظر: hamed

واقعا دزد یعنی شما و حقه بازیات خونه یارو رفتی کلوخو از خاک تشخیص نمیدادی اما حالا میای ایده منو میدزدی اقای وارد دزد؟!

باهات کاری میکنم که حال کنی به تمام ایران حالی میکنم تو کی هستی!  38ملیون دستگتاه گذاشتی برات این دستگاه ربات پرنده رو میدم 22تا، تا بدونی من کی هستم اونوقت تفاوت دستگاهتو با دستگاه مقایسه میکنم تا بدونی تو کی هستی اقای دزد تو رو من از خیلی وقت میشناسم پس ببین دستتو رو میکنم حقه باز شیاد.

================================

پاسخ فرید باقری:
یادمه مادر بزرگ خدا بیامرزم سواد چندانی نداشت و گاها از این ضرب المثل های بی تربیتی از دهنش می پرید بیرون که البته نور به قبرش بباره که لااقل همون مثل ها رو یاد گرفتم تا امروز برای این افراد گاگول بی نوای طلبکار از همه !! مورد استفاده قرار دهم!!

خدا بیامرز گاهی یهو میگفت : نه نه اون که به ما نر*** بود کلاغ ک** دریده بود! که گوش شیطون کر اونم اومدم و خیال ما رو راحت کرد!!
اما ماجرای متن بسیار وزین بالا از آنجایی نشأت گرفت که فردی با نام حامد تقریبا چندین ماه پیش، از یکی از شهرستانهای ... (نام شهر و استان را جهت احترام به دیگر مردمان شریف آن خطه، اعلام نمی نمایم) با من یک تماس تلفنی برقرار ساخت و بلافاصله نیز خود را طراح و برنامه نویس پروژه های الکترونیکی معرفی نمود و مدعی گشت که چند طرح بسیار بکر و استثنایی دارد که تاکنون در دنیا نظیر آن را ندیده اید!
معهذا بنده هم که دنبال یک برنامه نویس حرفه ای برای عقد قرار داد با وی بودم، بلافاصله به ایشان پیشنهاد نمودم که اگر می خواهد واقعا کار کند و درآمد خوبی داشته باشد، بهتر آن است که بجای حرف زدن عمل خویش را به نمایش بگذارد و گفتم که هر چه زودتر یک نمونه از یکی از مواردی که مدعی ساخت آن می باشد را بسازد و برای تست و عقد قرار داد تشریف بیاورد به مازندران تا در خدمتشان باشیم!

اما ایشان در پاسخ با صغرا و کبرا چیدن و توضیحات صد من یه غاز ، در نهایت گفت که بدلیل حجم سنگین پروژه خصوصا ساخت اولین دستگاه (کوادکوپتر با قابلیت اسکن جی پی آر و کنترل از راه دور و نیز دارای قابلیت پرواز در محلهای بسته و مسقف بدون برخورد به چیزی و بازگشت به محل اولیه پرواز) از من در همان تماس اول طلب بیعانه و به نوعی سرمایه گذاری در کاری که بقول خودش اولین بار در دنیا توسط آقا طراحی شده است! آنهم بدون حتی ملاقات حضرت عجل بیایم و پول به حساب یک مدعی که حاضر نیست از ور دل مامی و پاپی حتی برای یکماه هم شده ، بلند بشه بیاد در محل سوییت من و تا اتمام پروژه در آنجا باقی بماند و حتی قبول کردم در ازای آمدنش تمام مخارج را تقبل کنم  و حتی در مدت یکی دوماهی که بیاید یک پایه حقوق هم براشض در نظر بگیرم تا لااقل دغدغه فکری نداشته باشد و به کار خودش برسد و ... اما در جواب گفت نمیتواند بیاید و دانشگاه دارد و نمیتونه بیاد در محل بنده و باز گفت شما 15 تومن بدی من 40 روزه نهایتا اولین دستگپاه رو تحویلت می دهم! خوب اگر شما جای من بودید و. اینهمه  به کسی که فقط حامل یک ادعای ساده است و اصلا هم نمیشناسیدش، اعتماد می کردید تا نمیگم 15 میلیون اصلا یک میلیون به حسابش اونهم نشناخته بریزید!!؟ خدایی اگه کسی هست که الآن که این مطلب رو می خواند ، غیابی بگه آره اعتماد می کنم! من دیگه حرفی برای گفتن ندارم و فقط از اونیکه جوابش مثبته میخواهم تا فعلا برای دست گرمی و انجام یک پروژه غول و کار درست که البته در مرحله رویای بنده به سر می برد 50 میلیون برای من بریزه تا ببینیم خدا چی می خواد!!؟ اگر خدا و شما یاری کنید باور کنید یه چیزی براتون ردیف می کنم که شما رو از زمین بلند کنه ببره تو هوا و بعدش تازه میتونید غیب هم بشوید!!!

البته من حتم دارم این حرف یک آدم پخته نبوده و نیست ولیکن بعد چندین بار درخواست و خواهش من دیگه بهش پیام دادم که من جواب شما را داده ام و اگر هر زمانیکه می توانید سیستم را آماده پرواز یا تست نما یید با من هماهنگ نمایید تا بعد تست بلافاصله اول 20 تومن بدم برای اولین دستگاه و بلافاصله باهاش قرار داد ببندم تا حداقل 4 دستگاه در ماه ازش پیش خرید کنم و اونم تعهد بده که این سیستم یا مشابه اون رو برای رقبای داخلی نسازه! اما بازم رفت و تا یکماه و اندی اصلا خبری ازش نشد تا اینکه بنده در  نمایندگی یکی از برندهای معتبر و البته حرفه ای رباتهای پرنده هوشمند به سیستم پرنده ای برخورد نمودم که قابلیتهای پر شماری داشت و یک دستگاه آن را برای خود خریداری نمودم .

پس از گذشت چند روز از اون آقای مدعی خبری نشد و من با فرد دیگری در اطراف ساری آشنا گشتم که شرکتی الکترونیکی در نزدیکی ما داشت  (آقای ن - ر) و خود ایشان هم 3 مدل دستگاه به بنده پیشنهاد ساخت و سپس مشارکت در سود و فروش! دادند و ... من نیز بنابر درخواستها و نیازهای مخاطبینم و نعهداتم به مردم که مجبور هستم همیشه با سرعت حرکت نمایم، با قرار دادی شفاهی و ضمنی کار ساخت 3 دستگاه یاد شده را به نامبرده واگذار نمودم که متاسفانه ایشان نیز وقتی برخورد ساده و صادقانه منو دید یهویی یابو برش داشت و بعد کلی علافی و امروز و فردا بلاخره طراحی اولین سیستم مورد نظر و توافق را آورد تا بعد تست اولیه و تایید نهایی من 5 تا از آن آماده نماید و بعد اینکه کاملا تحویل داد پول 10 تا رو بگیرد و یهو اعلام کرد که من میسازم تو بفروش و من توی سود شریک می شوم و .... 
منم که دیگه در عملی انجام شده قرار داشتم تا بخش زیادی کوتاه آمدم و حتی با خرید تضمینی حداقل 10 دستگاه در ماه بصورت 100 در 100 موافقت کردم و قرار شد که 5 تا از سیستم یادشده بصورت کامل بیاره تا طبق قرار تست کامل انجام شود و بعد پول 10 تا به وی پرداخت کنم!! اما مجددا بعد گذشت یکهفته و عدم اطلاع از چگونگی پیشرفت پروژه مطلع شدم که ایشان بیعانه را بهانه کردند و میگویند چون بیعانه نریختید شروع نکردم؟!!  در صورتیکه خود ایشان در همان قرار ملاقات دوم وقتی بنده در اتومبیل جنسیس ایشان سوار بودم فرمودند که مشکل پولی ندارند و کارها رو 50 تا یا 100 کیت میکرو و .... همیشه آماده می کنند و تا من هر زمان بیشتر هم خواستم فوری برایم بفرستند تا مونتاژ و آماده شوند. و به ازای هر سیستم 1 و نیم میلیون مزد دریافت نمایند و ... یعنی به عبارتی حداقل 15 میلیون درآمد ماهیانه این آقا بصورت خالص می شد. می شد که باز متاسفانه در شرایطی که من درگیر تعدادی از کارهای عقب مانده ام بودم موقعیت رو مناسب فرض کرد و تلفنی به برادرم اعلام نمود که من  حداقل 5 میلیون الان نیاز دارم و من با این درخواست مخالفت کردم زیرا تمام هزینه تحقیقات و چندین قطعه گران قیمت (از جمله چند سنسور و موتور ...) و حتی تولید 4 مدار اولیه پی سی بی و نیز بیش از 20 مدل قاب و لوازم مازاد جهت انتخاب بهتر توسط ایشان خریداری کرده بودم و به ایشان دادم و نامبرده حتی یک ریال هم در این کار هنوز نگذاشته است! و لذا فعلا مجبور شدم پروژه مورد نظر رو تا انجام تعهداتشان معلق نگاه دارم!
در موازات این آقایان فرد دیگری ابتدا با بنام (امید ) از تهران، وارد معرکه شد که بدلیل نخ نما بودن حرکتش بلافاصله از خود دورش نمودم و سپس همان زمان فرد دیگری بنام امیر از تهران هم که مدعی بود که سالهاست اینکاره می باشد و انواع دستگاههای سفارشی کار درست این سالها در دفتز و کارگاه خصوصی ایشان تولید می شده است ، وارد موضوع گشت و شروع به چرب زبانی و توضیحات مازاد و وقت گیر نمود و نهایتا برای نامبرده هم وسایل مورد نیاز تهیه و برایش ارسال شد که نهایتا بعد یکماه و اندی و بلند شدن صدای اعتراض بنده و ... ایشان ابتدا فیلمی را برایم از رو کار کرد مثلا دستگاه تهیه کرد گفت خوب حالا پول بریز تا 10 تا رو با هم آماده کنیم!!؟
حتی برادرم ابتدا خام حرفهاش داشت می شد ولیکن من گفتم بر تهران اونیکه میگه ساخته رو با مهندس جوانی که در کارگاه خودمون مشغول هستش برود تست کنند و اگه تست در عمل جواب داد، پول 5 تا رو بدهند تا تولید رو شروع کنه! ولیکن به داداشم گفتم که میری اونجا و میاد شلوغش میکنه و خلاصه یه حرکتی میکنه تا تست نده چون اون فقط یک میکرو ساده و دمو هستش و قصدش چیز دیگری است!! و متاسفانه یا خوشبختانه !! عینا همانی شد که پیش بینی کرده بودم و نهایتا بعد جر و بحث و کش مکش بدون دستگاه و حتی قابها و لوازمی که برای مونتاژ و ساخت مدل اولیه برای آقای امیر و مهندسی (که نام وی فعلا محفوظ بماند) با ادعای 60 سال سن دارم و ...، فرستاده بودیم، را نیز نگرفتند بیاورند و حالا چندین روزه قراره در طرح 5 ساله هشتم احتمالا برایمان ارسال بفرمایند!
و دو نفر دیگه هم یکی از گلستان و دیگری از کرمانشاه هم هستند که  فعلا در مراحل اولیه کار و تولید هستند و در مورد اونا فعلا حرفی نمی زنم!!
اما از آنجاییکه من حس ششمم خوب کار میکنه و احساس میکردم که کار و آبرویم به خطر بیافتد ، در خفا و بصورت موازی تمام سیستم های مورد نظرم را شامل:  (هکسوس جدید مدل زد ایکس 8.1 و همینطور رادار ام ایکس وان و نیز اثبات ایکس 100 و اثبات اف ایکس 700 و نقطه زن ای تی ایکس 5000 و ایکس فایندر جدید و در آخر ردیاب کبرا ایکس 23 ) همه و هم را در داخل کارگاه خودم و توسط تیم تحقیقات خودم شامل 3 نفر و نیز با عقد قرار داد با شرکتهای معتبر تولید پی سی بی و روکش پلی کربن و ...، ساخته و بعد از گذراندن مراحل مختلف آزمایشی (بنده سخت ترین و بدبینانه ترین آزمایشات را از هر دستگاه می گیرم تا بعد تولید ، همچون گذشته که تجربه لازم در مدیریت این بخش نداشتم ، بعد تولید یکی یکی ایرادات دستگاهها خود نمایی ننماید تا عده ای بی هویت هرزه که موقعیت دکانهای شیادی و کلاهبرداریشان در خطر می بینند، همچون گذشته با تبلیغات سوء فضای مجازی را مسموم نمایند و به زعم خود، مرا سر جایم بنشانند!! که در این قسمت دیگه نمیشه نخندم! خخخ

این مطالب را در قالب گزارش و در اصل به عنوان در دل و بازگو نمودن بخش کوچکی از گرفتاریهایم بوده که با اعلام تقریبا بخش اعظم این مشکلات حس می کنم که کمی سبک تر شده ام !! و باید عرض کنم که به یاد داشته باشید که من هر آبرویی دارم از خونه پدرم با خود به همراه آماده برنتداشتم بیارم! و هر چه هستم و هر که هستم، اول از همه، از خواست و کرم آقا خداست و بعد هم شما مردم که بهم اعتماد به نفس دادید و مرا به خودباوری و بلوغ عقلانی رساندید! و در آخر هم خودم هم در رسیدن به این نقطه بی تاثیر نبوده ام ، چرا که با تلاشهای شبانه روزی ام ، هوش خدادادیم رو از آکبند ماندن خارج ساختم و الان خودش به تنهایی کلی قیمت داره !  و نهایتا اینکه جرات کردم در محیط و جامعه ای حرف را با صداقت و رو راستی به مردم بزنم که اکثر اعضای آن، از بچگی عادت کرده ایم تا همیشه، الکی هم که شده، از یک لو لوی غیر حقیقی و مجازی بترسیم!!؟ و دائما هم تا گرمایی از جایی متصاعد شود که ما مطلع شویم، بی آنکه فکر کنیم، با کپسول آتش نشانی بپریم وسط کار و اگر بی مقدمه با کپسول اطفای حریق، سر تا پای برپا کننده گرما را مثل گچ سفید نکنیم! حتم بدانید که بدلیل ناآگاهی و گاها بغض و حسد هم شده بهش میگیم: نکن ! دست نزن بابا جوون، جیزه، می سوزی ها!!
موفق پیروز و سربلند باشید -فرید باقری